عکس خداحافظ 30سالگی??
r.b
۴۷
۲۷۶

خداحافظ 30سالگی??

۱۳ اردیبهشت ۰۳
خودم، سلام. خودم، تولدت مبارک. الان یک دغدغه اساسی وجود مرا فرا گرفته است. اینکه هدیه تولد برای خودم چی بخرم. یک هدیه‌ای که واقعاً خودم را سورپرایز کند، به دلش بنشیند و مرا هزار تا بوس کند. تولدم مبارک جمله راحتی است اما تبریک تولد به خودم سخت‌ترین کارها است، چون نه می‌شود او را سورپرایز کنم و نه می‌شود موقع اهدای کادوی تولد پیشانی یا گونه‌اش را ببوسم.

اما این‌ها دلیل نمی‌شود که تولد خودم را تبریک نگویم، با خودم خلوت نکنم. یک آهنگ شاد تولدت مبارک برای خودم پخش می‌کنم و ریزه ریزه دور اتاق می‌چرخم! اما آن سورپرایز تولد چیز دیگری است.

روز تولد یعنی یک سال دیگر  گذشت. من یک سال بزرگتر شدم. یـک سالی که نمی‌دانم در آن واقعاً توانستم «بزرگ» شوم یا نه؟ توانستم همانی باشم که دوست دارم باشم یا نه؟ شاید آنطور که می خواستم باشم نبودم ولی به چشم بر هم زدنی یک سال بزرگتر شدم.

شاید اگر یک دفعه صبح روز تولدم بیدار شوم و ببینم که قدرت این را پیدا کرده‌ام که برای همیشه روی پای خودم بایستم و بتوانم در روز تولدم یک‌سال بزرگ‌تر شدن و عاقل‌تر شدن را در وجودم احساس کنم، آن روز واقعاً سورپرایز شوم.
...